گفتند صبح آمدنت صبح دیگریست
صبحی که در ادامهاش از هر چه شب بَریست
گفتند صبح جمعهای از راه میرسی
جمعه برای آمدنت روز بهتریست
هر روز هفته را به خودم قول میدهم
بعد از گذشت آن همه... این جمعه، آخریست
از شنبه تا سهشنبه جهانم هوایی است
روز سهشنبه در دل دیوانه محشریست
از شنبه تا سهشنبه برایم سهشنبه است
رو به جهان بستهام این روز چون دریست
(در میزنم) ـ کجاست کسی که... و این تویی
مردی که در نگاهش نور پیمبریست
پس، از در سهشنبه گذر میکنم و بعد
به جمعه میرسم (نه... نه... این روز دیگریست)
جمعه بدون آمدنت سخت مضطرب
این روزِ تلخِ بی تو، شب زجر آوریست
هر هفت روز هفتهام از اشک پر شده
چشمم درون بستری از اشک بستریست
از شنبه تا سهشنبه و جمعه... کدام صبح؟
گفتند صبح آمدنت صبح دیگریست
نظرات شما عزیزان:
دعا اگر نکنم من، دعا اگر نکنی تو...
حالت انتظار
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی
من از سرودن شعر ظهور می ترسم...
نرسیده است....
او که جمعه می آید...
بی گل نرگس...
كى رفتهیى...
قائم رهایی...
دوران حُسن توست...
صبح بی تو...
ناخواسته...
غروب جمعه...
چشم ها را می گشایی ...
کجاست...
گفتند صبح آمدنت صبح دیگریست
برای پرندههای منتظر کمی مهربانی بریز!
عطر انفاس تو...
منتظر....
چرا نمی آید؟؟
پیام اور بهار....
دلم تنگ است....
اميد منتظران ...
استجابت ...
چگونه بي تو بمانم ...
دل نوشته ای به امام زمان علیه السلام...
مولا...
تنها ترین....